نامزدم و خونواده اش هنوز ۱ ماه از نامزدیمون نگذشته به من گفتند چرا گرم نمی گیری …چرا آرومی …چرا آروم می رقصی….چرا با پسرم راحت نیستی …چرا جلوی دامادمون راحت نیستی…..خلاصه اینکه پسر ما طبعش گرمه و تو سردی و تمام وسایلشونم با پستی و حقارت پس گرفتند….خدا شاهده شده بود اون اومده بود خونه ما و کم حرف بود ولی بی دلیل و بدون دلیل قانع کننده رفت ….تازه داشتند انگ افسردگی هم به من می زدند …..ولی خدا شاهده من در اون حد ساکت و کم حرف نبودم…اینم بگم که من با پسره ۱ سال و نیم بودم و تا حالا این حرف رو بهم نزده بود…..به نظر شما بهانه آوردند؟دارم دیوونه می شم تورو خدا نظرتونو بگید…..
1 پاسخ
با سلام
به نظر میرسد شما در مورد این واقعه خود را بی اختیار می دانید و در ایجاد چنین موقعیتی انفعالی عمل نموده اید. پایه های ارتباط شما با ایشان به قدر کافی مستحکم به نظر نمی رسیده است .دلایل مطرح شده برای این جدایی منطقی به نظر نمی رسند.بهتر است در بدو امر به یک مشاور مراجعه نمایید تا قادر شوید با دید منطقی شرایط موجود و علل و عوامل ان را تجزیه و تحلیل نمایید.